اضطراب لوط (قرآن)۱ - دلهره حضرت لوطحضرت لوط ـ عليهالسلام ـ به جهت احتمال دستدرازى قومش به مهمانان وى، در دلش دلهره و اضطراب ایجاد شد: •• «وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ؛ و هنگامى که رسولان ما (= فرشتگان عذاب) به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد؛ و قلبش پريشان گشت؛ و گفت: «امروز روز سختى است!» (زيرا آنها را نشناخت؛ و ترسيد قوم تبهکار مزاحم آنها شوند.)». ۱.۱ - تفسیر آیه۱.۱.۱ - مراد از سیءوقتى گفته مىشود: (ساءه الامر مساءة) معنایش این است که فلان پیش آمد حال بدى را بر فلانى انداخت، و وقتى با صیغه مجهول تعبیر شود و گفته شود: (سى ء بالامر) معنایش این است که فلانى خودش به خاطر آن امر ناراحت شد، نه اینکه آن امر وى را ناراحت کرده باشد (همچنان که در آیات مورد بحث حضرت لوط از آمدن ملائکه به صورت جوانانى زیبا روى ناراحت شد، نه اینکه ملائکه او را ناراحت کرده باشند)؛ ۱.۱.۲ - مراد از ذرعو کلمه (ذرع) به معناى مقایسه طول اشیاست، و این کلمه از کلمه (ذراع) گرفته شده که به معناى دست آدمى از نوک انگشتان تا آرنج است که در قدیم آن را مقیاس طول مىگرفتند و فعلا این کلمه بر خود آن آلتى که بهوسیله آن طولها اندازهگیرى مىشود نیز اطلاق مىگردد (مثلا بزاز، هم مىگوید فلان پارچه چند ذرع است، و هم مىگوید ذرع ما گم شده است). ۱.۱.۳ - ضاق بالامر ذرعاو تعبیر: (ضاق بالامر ذرعا) تعبیرى است کنایهاى و معنایش این است که راه چاره آن امر به رویش بسته شد و یا راهى براى خلاصى از فلان امر نیافت، و وجه این کنایه این است که چنین کسى مانند خیاطى مىماند که به هر مترى و ذرعى که پارچه را متر مىکند لباسى به فلان قامت درنمىآید. ۱.۱.۴ - مراد از عصیبو کلمه (عصیب) بر وزن فعیل به معناى مفعول از ماده (عصب) است که به معناى شدت است و (یوم عصیب) آن روزى است که به وسیله هجوم بلا آنقدر شدید شده باشد که عقدههایش باز شدنى نیست و شدایدش آنچنان سر در یکدیگر کردهاند که مانند کلاف سر در گم از یکدیگر جدا و متمایز نمىشوند. ۱.۱.۵ - معنی آیهو معناى آیه شریفه این است که وقتى فرستادگان ما که همان فرشتگان نازل بر ابراهیم (علیهالسلام) بودند بر لوط (علیهالسلام) وارد شدند، آمدنشان لوط را سخت پریشان و بد حال کرد و فکرش از اینکه چگونه آنان را از شر قوم نجات دهد ناتوان شد چون فرشتگان نامبرده به صورت جوانانى امرد و زیبا منظر مجسم شده بودند و قوم لوط حرص شدیدى داشتند بر اینکه با اینگونه جوانان عمل فحشاء مرتکب شوند و انتظار این نمىرفت که متعرض این میهمانان نشوند، و آنان را به حال خود بگذارند و به همین جهت لوط عنان اختیار را از دست داد و بىاختیار گفت: (هذا یوم عصیب) یعنى امروز روز بسیار سختى خواهد بود روزى که شرور آن یکى دو تا نیست و شرورش سر در یکدیگر دارند. ۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اضطراب لوط». |